دانستنی هایی درباره عید نوروز
{نقل از سایت طریقت}
نوروز در آینه روایات
عید نوروز یکى از سنتهاى ملى و اعیاد ایرانیان است، که از دیرباز مورد توجه بوده و قوم ایرانى ارزش و اهمیتخاصى براى این عید قائل بوده است.
اما براى کسانى که معتقدند همه چیز را باید از منتظر دین مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، این پرسش مطرح است، که آیا دین اسلام و پیشوایان دین نسبتبه این موضوع موضعگیرى خاصى داشتهاند یا خیر؟ آیا مىتوان از فنون دینى به چیزى دستیافت که دلالتبر تایید و یا رد این سنت ایرانى از سوى پیشوایان دین کند.
در مجموع مىتوان گفت که ما در متون روایى شیعه، در موضوعیادشده با دو دسته روایت روبرو هستیم; دسته نخست، روایاتى که سنت ایرانى نوروز، در آنها مورد تایید قرار گرفته و «روزنوروز» مبارک قلمداد شده است. دسته دوم; روایاتى که این سنت را تایید نکرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمردهاند.
در اینجا براى آشنایى شما عزیزان به نمونههایى از دو دسته روایات اشاره مىکنیم.
اما براى کسانى که معتقدند همه چیز را باید از منتظر دین مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، این پرسش مطرح است، که آیا دین اسلام و پیشوایان دین نسبتبه این موضوع موضعگیرى خاصى داشتهاند یا خیر؟ آیا مىتوان از فنون دینى به چیزى دستیافت که دلالتبر تایید و یا رد این سنت ایرانى از سوى پیشوایان دین کند.
در مجموع مىتوان گفت که ما در متون روایى شیعه، در موضوعیادشده با دو دسته روایت روبرو هستیم; دسته نخست، روایاتى که سنت ایرانى نوروز، در آنها مورد تایید قرار گرفته و «روزنوروز» مبارک قلمداد شده است. دسته دوم; روایاتى که این سنت را تایید نکرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمردهاند.
در اینجا براى آشنایى شما عزیزان به نمونههایى از دو دسته روایات اشاره مىکنیم.
1. دسته اول روایات
معلىبن خنیس از امام صادق (علیه السلام)، روایتى را نقل کرده که در آن ضمن بزرگداشت نوروز، وقایع مختلف تاریخى برنوروز منطبق شده است. متن روایتیادشده از این قرار است:
معلى بن خنیس قال: دخلت على الصادق جعفربن محمد، علیهالسلام، یوم النیروز فقال، علیهالسلام، اتعرف هذا الیوم؟ قلت: جعلت فداک، هذا یوم تعظمه العجم و تتهادى فیه، فقال ابوعبدالله الصادق، علیهالسلام، والبیت العتیق الذى بمکة ما هذا الامر قدیم افسره لک حتى تفهمه. قلت: یا سیدى ان علم هذا من عندک احب الى من ان یعیش امواتی و تموت اعدائى! فقال: یا معلى! ان یوم النیروز هوالیوم الذى اخذ الله فیه مواثیق العباد ان یعبدوه و لایشرکوا به شیئا و ان یؤمنوا برسله و حججه، و ان یؤمنوا بالائمه، علیهالسلام، و هو اول یوم طلعت فیهالشمس، و هبتبه الریاح، و خلقت فیه زهرة الارض، و هو الیوم الذى استوت فیه سفینة نوح، علیهالسلام، علىالجودى، و هو الیوم الذى احیى الله فیه الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم (9)
و هو الیوم الذى نزل فیه جبرئیل على النبى صلىاللهعلیهوآله و هو الیوم الذى حمل فیه رسول الله صلاللهعلیهوآله امیرالمؤمنین على، علیهالسلام، منکبه حتى رمى اصنام قریش من فوق البیت الحرام فهشمها، و کذلک ابراهیم، علیهالسلام، و هو الیوم الذى امر النبى، صلاللهعلیهوآله، اصحابه ان یبایعوا علیا، علیهالسلام، بامرة المؤمنین، و هو الذى وجه النبى، صلاللهعلیه، علیا الى وادى الجن یاخذ علیهم بالبیعة له، و هو الیوم الذى بویع لامیرالمؤمنین، علیهالسلام، فیه البیعة الثانیه، و هو الیوم الذى ظفر فیه باهل النهروان و قتل ذالثدیة و هو الیوم الذى یظهر فیه قائمنا و ولاة الامر و هو الیوم الذى یظفر فیه قائمنابالدجال فیصلبه على کناسة الکوفة، و ما من یوم نیروز الا و نحن نتوقع فیه الفرج، لانه من ایامنا و ایام شیعتنا، حفظته العجم و ضیعتمو انتم ... (10)
معلى بن خنیس گوید: در روز نوروز بر امام صادق علیهالسلام وارد شدم، ایشان فرمودند که آیا این روز را مىشناسى؟
عرض کردم: فدایت گردم این روز، روزى است که غیر عربها (ایرانیان) آن را گرامى داشته و به یکدیگر هدیه مىدهند، امام صادق، علیهالسلام، فرمودند: قسم به خانه عتیقى که در مکه هست این (تعظیم و هدیه دادن) ریشه طولانى و قدیمى دارد و براى تو آن را توضیح مىدهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه این مطلب را از تو بیاموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است که خداوند در آن از بندگان خویش میثاق گرفت که جز او را عبادت و پرستش نکرده و به او شرک نورزند و به فرستادگان و پیامبرانش و نیز ائمه هدى ایمان بیاورند. نوروز اولین روزى است که خورشید در آن طلوع کرد و باد در آن وزیدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمین خلق شد. نوروز روزى است که کشتى نوح بر کوه جودى کناره گرفت و نوروز روزى است که افرادى که از خانههاى خود خارج شده و به آزمایش الهى از دنیا رفتند، مجددا به دنیا بازگشتند. در این نوروز است که جبرئیل بر پیامبر اکرم، صلاللهعلیهوآله، نازل شد و درست در همین روز است که پیامبر اسلام، حضرت على را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قریش را از بیت الحرام پایین کشید و آنها را درهم شکست.
نوروز روزى است که پیامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولایت مؤمنان با حضرت على علیهالسلام بیعت کنند و در همین نوروز بود که پیامبر، صلاللهعلیهوآله، على، علیهالسلام، را به سوى جنیان فرستاد براى او از آنان یعتبگیرد. نوروز روزى است که براى حضرت على بیعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است که حضرت على، علیهالسلام، بر اهل نهروان پیروز شد و ذوالثدیه را کشت و نوروز روزى است که قائم ما در آن روز ظاهر مىگردد و بالاخره نوروز روزى است که قائم ما در این روز بر دجال پیروز مىشود و او را بر زبالهدان کوفه آویزان مىکند و هیچ نوروزى نیست مگر آنکه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، عجلاللهتعالىفرجهالشریف، را داریم چرا که این روز، از روزهاى ما و شیعیان ما است که عجم (ایرانیان) آنرا گرامى دشته ولى شما آنرا ضایع نمودید ...
آنگونه که از حدیث فوق به دست آمد، روز نوروز پیوند عمیقى با مساله ولایت و رهبرى مسلمانان دارد، از این روى شایسته است که عید نوروز را جشن ولایت دانسته و پیوسته در آن به یاد ظهور منجى عالم بشریتحضرت امام زمان، عجلاللهتعالىفرجهالشریف، باشیم.
معلى بن خنیس قال: دخلت على الصادق جعفربن محمد، علیهالسلام، یوم النیروز فقال، علیهالسلام، اتعرف هذا الیوم؟ قلت: جعلت فداک، هذا یوم تعظمه العجم و تتهادى فیه، فقال ابوعبدالله الصادق، علیهالسلام، والبیت العتیق الذى بمکة ما هذا الامر قدیم افسره لک حتى تفهمه. قلت: یا سیدى ان علم هذا من عندک احب الى من ان یعیش امواتی و تموت اعدائى! فقال: یا معلى! ان یوم النیروز هوالیوم الذى اخذ الله فیه مواثیق العباد ان یعبدوه و لایشرکوا به شیئا و ان یؤمنوا برسله و حججه، و ان یؤمنوا بالائمه، علیهالسلام، و هو اول یوم طلعت فیهالشمس، و هبتبه الریاح، و خلقت فیه زهرة الارض، و هو الیوم الذى استوت فیه سفینة نوح، علیهالسلام، علىالجودى، و هو الیوم الذى احیى الله فیه الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم (9)
و هو الیوم الذى نزل فیه جبرئیل على النبى صلىاللهعلیهوآله و هو الیوم الذى حمل فیه رسول الله صلاللهعلیهوآله امیرالمؤمنین على، علیهالسلام، منکبه حتى رمى اصنام قریش من فوق البیت الحرام فهشمها، و کذلک ابراهیم، علیهالسلام، و هو الیوم الذى امر النبى، صلاللهعلیهوآله، اصحابه ان یبایعوا علیا، علیهالسلام، بامرة المؤمنین، و هو الذى وجه النبى، صلاللهعلیه، علیا الى وادى الجن یاخذ علیهم بالبیعة له، و هو الیوم الذى بویع لامیرالمؤمنین، علیهالسلام، فیه البیعة الثانیه، و هو الیوم الذى ظفر فیه باهل النهروان و قتل ذالثدیة و هو الیوم الذى یظهر فیه قائمنا و ولاة الامر و هو الیوم الذى یظفر فیه قائمنابالدجال فیصلبه على کناسة الکوفة، و ما من یوم نیروز الا و نحن نتوقع فیه الفرج، لانه من ایامنا و ایام شیعتنا، حفظته العجم و ضیعتمو انتم ... (10)
معلى بن خنیس گوید: در روز نوروز بر امام صادق علیهالسلام وارد شدم، ایشان فرمودند که آیا این روز را مىشناسى؟
عرض کردم: فدایت گردم این روز، روزى است که غیر عربها (ایرانیان) آن را گرامى داشته و به یکدیگر هدیه مىدهند، امام صادق، علیهالسلام، فرمودند: قسم به خانه عتیقى که در مکه هست این (تعظیم و هدیه دادن) ریشه طولانى و قدیمى دارد و براى تو آن را توضیح مىدهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه این مطلب را از تو بیاموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است که خداوند در آن از بندگان خویش میثاق گرفت که جز او را عبادت و پرستش نکرده و به او شرک نورزند و به فرستادگان و پیامبرانش و نیز ائمه هدى ایمان بیاورند. نوروز اولین روزى است که خورشید در آن طلوع کرد و باد در آن وزیدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمین خلق شد. نوروز روزى است که کشتى نوح بر کوه جودى کناره گرفت و نوروز روزى است که افرادى که از خانههاى خود خارج شده و به آزمایش الهى از دنیا رفتند، مجددا به دنیا بازگشتند. در این نوروز است که جبرئیل بر پیامبر اکرم، صلاللهعلیهوآله، نازل شد و درست در همین روز است که پیامبر اسلام، حضرت على را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قریش را از بیت الحرام پایین کشید و آنها را درهم شکست.
نوروز روزى است که پیامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولایت مؤمنان با حضرت على علیهالسلام بیعت کنند و در همین نوروز بود که پیامبر، صلاللهعلیهوآله، على، علیهالسلام، را به سوى جنیان فرستاد براى او از آنان یعتبگیرد. نوروز روزى است که براى حضرت على بیعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است که حضرت على، علیهالسلام، بر اهل نهروان پیروز شد و ذوالثدیه را کشت و نوروز روزى است که قائم ما در آن روز ظاهر مىگردد و بالاخره نوروز روزى است که قائم ما در این روز بر دجال پیروز مىشود و او را بر زبالهدان کوفه آویزان مىکند و هیچ نوروزى نیست مگر آنکه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، عجلاللهتعالىفرجهالشریف، را داریم چرا که این روز، از روزهاى ما و شیعیان ما است که عجم (ایرانیان) آنرا گرامى دشته ولى شما آنرا ضایع نمودید ...
آنگونه که از حدیث فوق به دست آمد، روز نوروز پیوند عمیقى با مساله ولایت و رهبرى مسلمانان دارد، از این روى شایسته است که عید نوروز را جشن ولایت دانسته و پیوسته در آن به یاد ظهور منجى عالم بشریتحضرت امام زمان، عجلاللهتعالىفرجهالشریف، باشیم.
2. دسته دوم روایات
روایتى از حضرت امام موسىبنجعفر، علیهالسلام، نقل شده که ظاهر آن دلالتبر عدم تایید سنت نوروز از سوى پیشوایان دارد. در این روایت چنین آمده است:
حکى ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر علیهالسلام بالجلوس للنهنتة فى یوم النیروز و قبض ما یحمل الیه فقال: انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله فلم اجد لهذا العید خبرا و انه سنة الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحیى ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سیاسة للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس (11)
حکایتشده که منصور به سوى امام کاظم علیهالسلام فرستاد تا در روز نوروز براى تهنیت جلوس کند و آنچه بسوى او حمل مىشد، بگیرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى کردم و در آنها براى این عید خبرى نیافتم و این سنت ایرانیان است که اسلام آنرا محو کرده است و به خدا پناه مىبرم که چیزى را که اسلام محو کرده احیاء کنم. منصور در پاسخ گفت: ما این کار را براى اداره (سرگرمى) لشکریان انجام مىدهیم و تو را به خداى بزرگ سوگند مىدهم که در این مجلس بنشینى و آنگاه حضرت نشست.
مرحوم مجلسى در بحارالانوار روایتیادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مىفرمایند:
«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و یدل على عدم اعتبار النیروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بین الاصحاب» (12)
این خبر با اخبار معلى بن خنیس مخالفت داشته و دلالتبر بىاعتبارى نوروز از جهتشرعى مىکند، اما اخبار معلى از نظر سند قویتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بیشترى دارد.
اما توجیهات دیگرى نیز براى این روایت مطرح است که باختصار به آنها اشاره مىکنیم:
1. این روایتبه احتمال بسیار قوى در مقام تقیهاى بیان شده و حضرت در صدد بیان حکم واقعى عید نوروز نبودهاست. زیرا منصور اصرار شدیدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مىخواسته از آن بهره بردارى سیاسى کند، اما امام نمىخواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اینکه در این جلسه حضور پیدا نکند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا که این مجلس براى نظامیان برپا شده بود و از حساسیت ویژهاى برخوردار بوده است.
2. پاسخ دیگر آنکه عید نوروز سنت دیرینهاى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشتهاند. در صورتىکه این عید مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در این رابطه روایت صریح و متقنى وجود ندارد و این مورد از مواردى است که مورد ابتلاءبخش وسیعى از مسلمانان است و در صورتىکه حدیث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مىشد.
3. سومین پاسخ آنکه علما و فقهاى بسیارى آن را تایید کردهاند. به عنوان نمونه احمدبن فهد الحلى مىگوید: یوم النیروز یوم جلیل (القدر) و تعیینه من السنة غامض مع ان معرفته امر مهم من حیث انه تعلق به عبادة مطلوبة للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (13)
روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معین کردن آن در سال مشکل استبا اینکه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا که عبادتى که مورد نظر شارع استبه آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.
پس در نتیجه عید نوروز مورد تایید روایات متعددى است و روایت معتبرى که بر بىاعتبارى آن از نظر اسلام دلالت کند، وجود ندارد
حکى ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر علیهالسلام بالجلوس للنهنتة فى یوم النیروز و قبض ما یحمل الیه فقال: انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله فلم اجد لهذا العید خبرا و انه سنة الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحیى ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سیاسة للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس (11)
حکایتشده که منصور به سوى امام کاظم علیهالسلام فرستاد تا در روز نوروز براى تهنیت جلوس کند و آنچه بسوى او حمل مىشد، بگیرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى کردم و در آنها براى این عید خبرى نیافتم و این سنت ایرانیان است که اسلام آنرا محو کرده است و به خدا پناه مىبرم که چیزى را که اسلام محو کرده احیاء کنم. منصور در پاسخ گفت: ما این کار را براى اداره (سرگرمى) لشکریان انجام مىدهیم و تو را به خداى بزرگ سوگند مىدهم که در این مجلس بنشینى و آنگاه حضرت نشست.
مرحوم مجلسى در بحارالانوار روایتیادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مىفرمایند:
«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و یدل على عدم اعتبار النیروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بین الاصحاب» (12)
این خبر با اخبار معلى بن خنیس مخالفت داشته و دلالتبر بىاعتبارى نوروز از جهتشرعى مىکند، اما اخبار معلى از نظر سند قویتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بیشترى دارد.
اما توجیهات دیگرى نیز براى این روایت مطرح است که باختصار به آنها اشاره مىکنیم:
1. این روایتبه احتمال بسیار قوى در مقام تقیهاى بیان شده و حضرت در صدد بیان حکم واقعى عید نوروز نبودهاست. زیرا منصور اصرار شدیدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مىخواسته از آن بهره بردارى سیاسى کند، اما امام نمىخواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اینکه در این جلسه حضور پیدا نکند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا که این مجلس براى نظامیان برپا شده بود و از حساسیت ویژهاى برخوردار بوده است.
2. پاسخ دیگر آنکه عید نوروز سنت دیرینهاى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشتهاند. در صورتىکه این عید مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در این رابطه روایت صریح و متقنى وجود ندارد و این مورد از مواردى است که مورد ابتلاءبخش وسیعى از مسلمانان است و در صورتىکه حدیث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مىشد.
3. سومین پاسخ آنکه علما و فقهاى بسیارى آن را تایید کردهاند. به عنوان نمونه احمدبن فهد الحلى مىگوید: یوم النیروز یوم جلیل (القدر) و تعیینه من السنة غامض مع ان معرفته امر مهم من حیث انه تعلق به عبادة مطلوبة للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (13)
روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معین کردن آن در سال مشکل استبا اینکه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا که عبادتى که مورد نظر شارع استبه آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.
پس در نتیجه عید نوروز مورد تایید روایات متعددى است و روایت معتبرى که بر بىاعتبارى آن از نظر اسلام دلالت کند، وجود ندارد
دعاى هنگام تحویل سال
یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول والاحوال حول حالنا ال احسن الحال
اى دگرگون کننده قلبها و دیدهها! اى تدبیرگر شبان و روزان! اى متحول کننده سالها و حالتها! حالات ما را به نیکوترین حالات تبدیل نما!
این دعا بر چهار نکته اساسى تاکید دارد 1- تحول 2- محور تحول 3- متحول کننده 4- هدف تحول
اى دگرگون کننده قلبها و دیدهها! اى تدبیرگر شبان و روزان! اى متحول کننده سالها و حالتها! حالات ما را به نیکوترین حالات تبدیل نما!
این دعا بر چهار نکته اساسى تاکید دارد 1- تحول 2- محور تحول 3- متحول کننده 4- هدف تحول
1-اصل تحول
این دعا به واژههاى مختلفى تحول و دگرگونى را در همه ابعادش مطرح مىکند، دگرگونى در قلب و دیده و شب و روز و سال و حوادث جارى در آن و حالات انسانى.
بر طبق این دعا جهان در عین سکون داراى تغییر و تحول عمیقى در درون خویش است و دامنه این تحول آنچنان گسترده است که از عالم خارج و آفاق گرفته تا عالم درون و انفس را شامل مىشود و در واقع لازمه بقاء جهان به تحول و دگرگونى است.
بر طبق این دعا جهان در عین سکون داراى تغییر و تحول عمیقى در درون خویش است و دامنه این تحول آنچنان گسترده است که از عالم خارج و آفاق گرفته تا عالم درون و انفس را شامل مىشود و در واقع لازمه بقاء جهان به تحول و دگرگونى است.
2- محور تحول (محول)
این دعا علاوه بر اصل تحول و گستردگى آن به محول یعنى متحول شونده هم اشاره مىکند، آنگونه که طبیعت از خواب زمستانى بیدار شده و بیابانها و کوهها لباس سبز رنگ زیبایى مىپوشد و طراوت و نشاط خاصى مىیابد و گلهاى رنگارنگ زینتبخش زمین مىشوند، گل سرسبد هستى و خلیفة الله یعنى انسان هم باید متحول شود، تحول در همه ابعاد روحى و روانى او اعم از اندیشه، تفکرات، طرز نگرشها و باورها ... صورت پذیرد.
انسان مؤمن همیشه باید به فکر تحول در درون خود باشد و لازمه تکامل یافتن انسان متحول شدن اوست، این دعا بطور ظریفى به دگرگونى طبیعت و دگرگونى حالات انسانى اشاره مىکند.
انسان مؤمن همیشه باید به فکر تحول در درون خود باشد و لازمه تکامل یافتن انسان متحول شدن اوست، این دعا بطور ظریفى به دگرگونى طبیعت و دگرگونى حالات انسانى اشاره مىکند.
3- آواى توحید (محول)
در سرتاسر دعا و در هر فقره آن سخن از توحید است، دگرگون کننده قلبها و دیدهها پشتسرهم در آمدن شب و روز و رقم خوردن حوادث سال و حالات انسانى همه از قدرت و حکمت الهى سرچشمه گرفته است و برخلاف آنان که براى هریک از این عناوین خدایى قایل بودند به ارباب انواع اعتقاد داشتند، این دعا تاکید مىکند که همه اینها یک خدا دارد و درواقع این دعا از کثرت گرایى به توحید دعوت مىکند.
4. هدف تحول (محول الیه)
هدف این تحول عظیم که از اعماق طبیعت آغاز شده و به حالات انسان رسیده است، اینست که حالات انسانى به بهترین حالات یعنى قرب الهى تبدیل شود.
احسن حال و قرب الهى هدف این تحول بزرگ است، با این نگرش دعاى مزبور یک نظام آموزشى عقیدتى به معناى کامل است.
احسن حال و قرب الهى هدف این تحول بزرگ است، با این نگرش دعاى مزبور یک نظام آموزشى عقیدتى به معناى کامل است.
ارزشها ی عید نوروز
نوروز روز نو، روز تازه و روز جدیدى است اول فروردین، روز نو سال جدید آغاز مى گردد و کهنگى سال قبل که با سرما، خستگى و تکرار کارها و روزها همراه بوده، با نوروز به روز نو و سال جدید که طراوت طبیعت آن را ترو تازه ساخته تبدیل مى گردد. این روز براى بسیارى از ملتها روز عید محسوب مى شود. عید به معنى بازگشت است که از ریشه «عود» گرفته شده است.
به گفته راغب اصفهانى (14) عید به معناى بازگشت به وضعیت مطلوب گذشته است و به روزهاى سرور و شادى نیز گفته مى شود.
عید یکى از بزرگترین و مهیج ترین مظاهر حیات اجتماعى یک ملت است.
با ما باشید تا پیرامون عید بیشتر بدانید.
اعیاد چهار نوع است
اول، اعیاد دینى مانند عید فطر و عید قربان که مسلمانان جهان این روزها را عید مى گیرند.
دوم، اعیاد مذهبى مانند عید غدیر و عید نیمه شعبان که شیعیان جشن مى گیرند.
سوم، اعیاد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملتها از چنگ استعمار.
چهارم، عید طبیعى و تکوینى مانند عید نوروز که در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود.
در اسلام روزهایى به عنوان عید اعلام گردیده است که مهمترین آنها عبارتند از: اول شوال (عید فطر)، دهم ذیالحجه (عید قربان)، هیجدهم ذى الحجه (عید غدیر)، بیست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام این روزها به نوعى بازگشت به خویشتن و احساس مسوولیت و به انگیزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.
بنابراین عید نه جامه رنگارنگ پوشیدن است که این عید کودکان است. نه شربت و شیرینى و غذاهاى متنوع خوردن است که این عید شکمبارگان است. نه به سیاحت و تفرج بى محتوى پرداختن است که این عید ولگردان است. نه بى بندوبارى و هرزگى و عیاشى کردن است که این عید بوالهوسان است. نه قاه قاه خندیدن و همدیگر را به مسخره گرفتن است که این عید غافلان است و نه سبزه رویاندن و سفره هفت سین چیدن و آتش بازى کردن است که این عید خرافه پرستان است.
هیچ کدام از اینها مفهوم عید از دیدگاه اسلام نیست که عید اسلامى براى موفقیت در راه انجام وظیفه و تطهیر نفس و تصفیه جان از ناپاکیها و تمرین صبر و استقامت و شکستن غرور و خودخواهى است.
و اگر بخواهیم عید نوروز براى ما یک عید واقعى باشد باید به ارزشهاى اسلامى این عید که در سایه تعالیم اسلامى رنگ دینى پیدا کرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عید که احیاى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماییم در این جا مرورى داریم به ارزشها و ضد ارزشهاى عید نوروز.
به گفته راغب اصفهانى (14) عید به معناى بازگشت به وضعیت مطلوب گذشته است و به روزهاى سرور و شادى نیز گفته مى شود.
عید یکى از بزرگترین و مهیج ترین مظاهر حیات اجتماعى یک ملت است.
با ما باشید تا پیرامون عید بیشتر بدانید.
اعیاد چهار نوع است
اول، اعیاد دینى مانند عید فطر و عید قربان که مسلمانان جهان این روزها را عید مى گیرند.
دوم، اعیاد مذهبى مانند عید غدیر و عید نیمه شعبان که شیعیان جشن مى گیرند.
سوم، اعیاد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملتها از چنگ استعمار.
چهارم، عید طبیعى و تکوینى مانند عید نوروز که در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود.
در اسلام روزهایى به عنوان عید اعلام گردیده است که مهمترین آنها عبارتند از: اول شوال (عید فطر)، دهم ذیالحجه (عید قربان)، هیجدهم ذى الحجه (عید غدیر)، بیست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام این روزها به نوعى بازگشت به خویشتن و احساس مسوولیت و به انگیزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.
بنابراین عید نه جامه رنگارنگ پوشیدن است که این عید کودکان است. نه شربت و شیرینى و غذاهاى متنوع خوردن است که این عید شکمبارگان است. نه به سیاحت و تفرج بى محتوى پرداختن است که این عید ولگردان است. نه بى بندوبارى و هرزگى و عیاشى کردن است که این عید بوالهوسان است. نه قاه قاه خندیدن و همدیگر را به مسخره گرفتن است که این عید غافلان است و نه سبزه رویاندن و سفره هفت سین چیدن و آتش بازى کردن است که این عید خرافه پرستان است.
هیچ کدام از اینها مفهوم عید از دیدگاه اسلام نیست که عید اسلامى براى موفقیت در راه انجام وظیفه و تطهیر نفس و تصفیه جان از ناپاکیها و تمرین صبر و استقامت و شکستن غرور و خودخواهى است.
و اگر بخواهیم عید نوروز براى ما یک عید واقعى باشد باید به ارزشهاى اسلامى این عید که در سایه تعالیم اسلامى رنگ دینى پیدا کرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عید که احیاى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماییم در این جا مرورى داریم به ارزشها و ضد ارزشهاى عید نوروز.
نظافت و خانه تکانى
از ارزشهاى عید نوروز نظافت و خانه تکانى است که مردم قبل از رسیدن سال نو تحولى در زندگى خود ایجاد مى کنند و با خرید لباس نو تغییر ظواهر زندگى نشاط خاصى را به زندگى خود مى دهند.
غسل عید
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: در نوروز غسل کن و تمیزترین لباسهاى خود را بپوش و به بهترین عطر خود را خوشبو کن و این روز را روزه بگیر. (15)
و به استناد این دستور بسیارى از فقها همچون: مرحوم نائینى، صاحب جواهر، آیت الله حکیم و امام خمینى(رحمت الله علیه) غسل روز عید نوروز را به عنوان یک تکلیف مستحبى و یک دستور اخلاقى و بهداشتى مورد توصیه قرار دادهاند. (16)
و به استناد این دستور بسیارى از فقها همچون: مرحوم نائینى، صاحب جواهر، آیت الله حکیم و امام خمینى(رحمت الله علیه) غسل روز عید نوروز را به عنوان یک تکلیف مستحبى و یک دستور اخلاقى و بهداشتى مورد توصیه قرار دادهاند. (16)
نماز عید
شیخ طوسى(رحمت الله علیه) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را که خواندى چهار رکعت نماز با دو سلام (دو رکعت دو رکعت) مى خوانى رکعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» رکعت دوم پس از حمد ده بار سوره «کافرون» رکعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحید» رکعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتین). و در پایان نماز سجده شکر بجاآور و در آن دعاکن تا خداوند گناهان 50 ساله ات را ببخشد. (17)
نظافت و لباس تمیز
نظافت و رعایت بهداشت و نیز پوشیدن لباس تمیز و استفاده از عطر و بوى خوش در صورت امکان از وظایف اخلاقى و اجتماعى نوروز است. از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «و البس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک». (18) تمیزترین لباست را بپوش و با بهترین عطرت خود را خوشبوى ساز.
دید و باز دید
یکى از ارزشهاى عید نوروز دیدوبازدید از بستگان، دوستان، همسایگان و بزرگان شهر و روستااست و دیدار جمعى از مصیبت دیدگان در سال گذشته.
در این دیدوبازدیدها از غمها و مشکلات یکدیگر آشنا مى شوند. چه بسیار کدورتهایى که در این ایام با نگاهى دوباره فرو مى ریزد و به عشق و محبت مبدل مى گردد و به قول حافظ:
درخت دوستى بنشان که کام دل به بارآرد نهال دشمنى برکن که رنج بى شمارآرد
در این رابطه امام خمینى(رحمت الله علیه) در یک سفارشى مى فرمودند: در ایام نوروز به مریضخانه ها بروید و احوال اینها را بپرسید. (19)
در این دیدوبازدیدها از غمها و مشکلات یکدیگر آشنا مى شوند. چه بسیار کدورتهایى که در این ایام با نگاهى دوباره فرو مى ریزد و به عشق و محبت مبدل مى گردد و به قول حافظ:
درخت دوستى بنشان که کام دل به بارآرد نهال دشمنى برکن که رنج بى شمارآرد
در این رابطه امام خمینى(رحمت الله علیه) در یک سفارشى مى فرمودند: در ایام نوروز به مریضخانه ها بروید و احوال اینها را بپرسید. (19)
هدیه و عیدى
هدیه و عیدى دادن از رسوم معمول عیدهاست و در میان مردم معمول بوده است. در روایتى آمده است که شخصى هدیه اى براى امام على(علیه السلام) آورد و عرض کرد: این هدیه به مناسبت نوروز است. حضرت فرمود: «نیروزناکل یوم»؛ هر روز براى ما نوروز و روز نوى است.
اى خواجه چه جویى زشب قدر نشانى
هرشب شب قدر است اگر قدر بدانى
آقاى رحیمیان در کتاب سایه آفتاب مى نویسد: در روز عید نوروز به خدمت امام خمینى(رحمت الله علیه) رسیدیم. حضرت امام با نشاطتر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند و به افراد حاضر چندبار «مبارک باشد.» گفتند. سپس خودشان سراغ سکه هاى یک ریالى را گرفتند و در کف دست قرار دادند. افراد حاضر نیز بعد از دست بوسى هر کدام چند عدد برداشتند. مشابه این برنامه در نوروز سالهاى دیگر نیز تکرار مى شد. (20)
منتهى در این باب مى بایست از افراط و تفریط و اجحاف و تکلف خوددارى شود و شرایط اقتصادى افراد و جامعه اسلامى باید مورد توجه قرار گیرد. (21)
اى خواجه چه جویى زشب قدر نشانى
هرشب شب قدر است اگر قدر بدانى
آقاى رحیمیان در کتاب سایه آفتاب مى نویسد: در روز عید نوروز به خدمت امام خمینى(رحمت الله علیه) رسیدیم. حضرت امام با نشاطتر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند و به افراد حاضر چندبار «مبارک باشد.» گفتند. سپس خودشان سراغ سکه هاى یک ریالى را گرفتند و در کف دست قرار دادند. افراد حاضر نیز بعد از دست بوسى هر کدام چند عدد برداشتند. مشابه این برنامه در نوروز سالهاى دیگر نیز تکرار مى شد. (20)
منتهى در این باب مى بایست از افراط و تفریط و اجحاف و تکلف خوددارى شود و شرایط اقتصادى افراد و جامعه اسلامى باید مورد توجه قرار گیرد. (21)
توجه به قرآن
حضور قرآن به صورت ثابت و گسترده در آداب اجتماعى نوروز به گونه اى که قرآن این کتاب آسمانى مسلمانان، امروز جزو یکى از ارکان سفره عید است و نیز قرائت قرآن و بوسیدن آن در ساعات تحویل سال از جمله آداب سال تحویل است.
تاریخ : جمعه 93/1/1 | 11:14 صبح | نویسنده : سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.